۱۳۹۱ مرداد ۱, یکشنبه
------------------- اتاق زرد
آن روز که درخت ها بنفش بودند و
من هفت بار از آسمان آبی تر
او در اتاقی زرد ایستاده بود و
منتطر بود باران ببارد
Dumb
ای کاش من
آن کریزتف ها
آدرین ها و
دومینیک هایی بودم
که در پراگ پا اندازند و
تو فقط برای من کار می کردی
همین!
''The horror of being faceless''
There is a white hole in the wall,a mirror.
it's a trap.i know i am going to let myself be caught in it.
i have the grey thing appears in the mirror.i go over and look at it,i can no longer get away.
it is the reflection of my face.
اشتراک در:
پستها (Atom)